خودپردازهای مستقل (IAD)؛ فرصتهای پیش رو، نگاهی اجمالی به وضعیت ایران و …
زمان پرداختن به استقلال!
اشاره
گفته میشود نخستین دستگاه خودپرداز یا اصطلاحا ATM (سرنام Automated Teller Machine) جهان را یک بانک بریتانیایی بیش از نیم قرن پیش در لندن نصب کرد. تا ۲۵ سال پس از آن تاریخ، این دستگاهها همچنان در انحصار بانکها و موسسات مالی بودند و ناگزیر، همه سازوکارها اعم از نصب، راهاندازی، و نگهداری آنها بر دوش این بانکها و موسسات بود.
مدتی بعد رویه بانکها در نحوه نصب و نگهداری خودپرداز اندکی تغییر کرد. تا قبل از آن، خودپردازها فقط در شعب بانکها نصب میشدند و باتوجه به اینکه در برخی محلهها کارهای بانکیِ اغلب مردم به برداشت پول از حساب، انتقال وجه و یا پرداخت قبض و مواردی از این دست خلاصه میشد، برای بانکها مقرون بهصرفه نبود که صرفاً بهخاطر یک دستگاه خودپرداز، در محلههای کممشتری شعبه جدیدی تاسیس کنند.
بهاین ترتیب، بانکها تصمیم گرفتند در خارج از شعب نیز خودپرداز نصب کنند. این کار در کاهش هزینه بانکها نقش بهسزایی داشت، اما همچنان بخشی از زمان و نیروی کار بانکها صرف مسائل فنی مرتبط با این دستگاهها میشد. با توجه به این که شبکه خودپردازها روزبهروز گسترش مییافت، این موضوع بیش از پیش مسئلهساز مینمود؛ حال آن که کار اصلی بانکها بانکداری بود، نه درگیر شدن در مسائل فنی مرتبط با دستگاههایی مثل خودپرداز٫ در اینجا بود که «متولیان مستقل خودپرداز» یا اصطلاحاً Independent ATM Deployers سربرآوردند.
متولیان مستقل خودپرداز در واقع، شرکتهایی خصوصی هستند که همه امور مربوط به نصب، راهاندازی، نگهداری و پشتیبانی از خودپردازها یا بخشی از آن را بر عهده میگیرند. بهعبارت دیگر، بانکها گویی همه یا بخشی از شبکه خودپردازهای خود را به این شرکتهای مستقل برونسپاری میکنند.
با این رویه جدید، خودپردازهای غیربانکی یا nonbank ATM متولد شدند و دسترسی مردم به پول نقد، بهطرز چشمگیری افزایش یافت. به تبع آن، انجمن صنعت دستگاههای خودپرداز (ATM Industry Association یا بهاختصار ATMIA) تاسیس شد و نشان داد که پدیده خودپردازهای مستقل در حال تبدیل شدن به صنعتی جهانی است.
اکنون انجمن ATMIA به نمایندگی از همه بازیگران این صنعت ۵۰ ساله، رهبری آن را بهعهده دارد. اما آن زمان کسی تا این حد مطمئن نبود که خودپردازها پنجاه سالگی خود را ببینند.
در واقع، ۱۰ سال پس از راهاندازی نخستین دستگاه خودپرداز، پیشبینی شده بود که این دستگاهها بهزودی از صحنه حذف خواهند شد زیرا در میان مردم آنها آنگونه که انتظار میرفت، مقبولیت پیدا نکردند.
بندگشایی از پای خودپردازها
سازندگان خودپرداز، متولیان مستقل و ارائهدهندگان خدمات مربوطه، از سوی برخی از بازیگران عرصه بانکداری آمریکا «فرصتطلبهای مدرن» قلمداد میشدند، اما این تازهواردها کوشیدند با بهرهگیری از شرایط و رویدادهای روزگار خود، شیوه کسبوکار جدیدی پدید آورند.
شرکتهای مستقل سازنده و واسطه، علاوه بر اینکه با عرضه تجهیزات خودپرداز و نگهداری از آنها نیاز بانکها و اتحادیههای اعتباری را برآوردند، همکاری مستقیم با خردهفروشهایی را نیز که به ارزش خودپردازهای مستقر در فروشگاه پی برده بودند آغاز کردند. چندی نگذشت که بهلطف حضور متولیان مستقل، دسترسی مردم به وجه نقد سادهتر شد.
این دستگاهها امروزه به بخشی از زندگی روزانه بسیاری از جوامع تبدیل شدهاند. البته مسائل مربوط به رگلاتوری، بسته به هر کشور متفاوت است؛ میزان مقبولیت خودپرداز نزد کاربران و بهرهگیری کاربران از آن نیز از جامعهای به جامعه دیگر فرق میکند.
با پیشرفت فناوری، ماشینهای خودپرداز به قابلیتهای گستردهتری دست یافتهاند، اما چون پول نقد همچنان نزد مردم محبوبیت زیادی دارد، متولیان مستقل رفتهرفته به شریکی راهبردی برای موسسات مالی و دیگر صادرکنندگان کارتهای بانکی تبدیل میشوند.
این شراکت، بسته به بازارهای مختلف شکلهای متفاوتی دارد. برای مثال، در آفریقا متولیان مستقل بستری فراهم میآورند تا افرادی که فاقد حساب بانکی هستند یا به خدمات رایج بانکی دسترسی ندارند، به جرگه شهروندان بهرهمند از این مزایا بپیوندند.
در بریتانیا مناطق زیادی را میتوان یافت که هیچ بانکی در آن شعبه ندارد. لذا متولیان مستقل با نصب خودپرداز در نقاط یادشده، خدمات پایه بانکی را در دسترس مردم این مناطق قرار میدهند. در فوریه ۲۰۱۷، شش ماه پس از آنکه آخرین شعبه بانکی در یکی از مناطق ولز (که بخشی از خاک بریتانیا محسوب میشود) تعطیل شد، شرکت کاردترونیکس با همکاری یکی از خردهفروشیهای محلی و وزارت برنامهریزی این کشور، درصدد نصب خودپردازهای مستقل برآمد. این خودپردازها بهصورت ۲۴ ساعته در تمام هفت روز هفته خدمترسانی میکنند. بهاین ترتیب، اگرچه بانکها از آن مکان رخت بربسته بودند، خدمات بانکی همچنان پابرجا ماند.
چندی بعد، شهر گلاستونبوری در انگلستان نیز که نه بانک داشت و نه خودپرداز، با اتکا به شرکتهای مستقل، سرویسهای بانکی را در اختیار ساکنان خود قرار داد. اقتصاد هر دو شهر مذکور با گردشگری گره خورده است و به همین علت، وجود خودپرداز در آنها اهمیت زیادی دارد.
”ظاهراً، نخستین خودپرداز جهان را بانک بارکلیز بریتانیا حدود ۵۱ سال پیش در یکی از شعب خود در منطقه انفیلد تاونِ لندن نصب کرد، زیرا تنها شعبهای بود که پنجرههای آن بهاندازه کافی از سطح زمین فاصله داشت و میشد دستگاه را در چارچوب آن جاسازی کرد“
راهی به پیش
تسهیل دسترسی به سرمایه (چه در حساب بانکی باشد و چه در کارت اعتباری)، هنوز هم متولیان مستقل خودپرداز را به سرمایهگذاری در این حوزه ترغیب میکند. اما روند این کار در مقایسه با چند دهه پیش کمی تفاوت کرده است.
متولیان مستقل در سایه تجارب ناشی از ارائه خدمات پایه بانکی، هماینک به تخصصهای ویژهای دست یافتهاند که آنها را از بسیاری از موسسات مالی متمایز میکند. اکنون که موسسات مالی میکوشند تمرکز راهبردی خود را به کسبوکار اصلیشان معطوف کنند، متولیان مستقل خودپرداز به شریک آنها در این راه تبدیل شدهاند؛ شریکی که به موسسات مذکور کمک میکند تا هزینههای سرمایه (Capital Cost) را کاهش دهند؛ مشتریان موسسات را با اتکا به شبکههای گستردهتر خودپرداز حفظ کند؛ و جهت ارتقای تجربه کاربریِ استفاده از خودپرداز، مشاوره دهد.
متولیان مستقل خودپرداز در اینگونه مشارکتها به طرق مختلفی نقشآفرینی میکنند. مثلاً، گاهی نگهداری از یک شبکه بدون کارمزد را برعهده میگیرند و به یک موسسه مالی محلی اجازه میدهد تا مشتریان پراکنده در نقاط مختلف کشور را حفظ کند. گاهی نیز رسیدگی به همه امور مرتبط با خودپردازهای یک بانک را عهدهدار میشوند و برایشان فرقی نمیکند که این خودپردازها در شعب بانک مستقر شدهاند یا خارج از آن.
خودپردازها یکی از کارگشاترین دستگاههای خدماتی روزگار ما به شمار میروند که در کنار دیگر کانالهای ارائه خدمات مالی به ایفای نقش میپردازند. اما شاید اگر سلسله اتفاقات فرخندهای که در اواخر قرن بیستم در آمریکا بهوقوع پیوست روی نمیداد، صنعت خودپردازها به چنین جایگاهی نمیرسید و حتی از صحنه دنیای بانکداری حذف میشد.
بیایید ببینیم این مجموعه رخدادها که اکثراً طی اواخر دهه ۱۹۸۰ تا اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی به وقوع پیوستند چه بودند:
• یک دادگاه عالی در ایالات متحده حکمی صادر کرد که نتیجتاً به توسعه شبکههای انتقال سرمایههای الکترونیکی بین ایالتهای مختلف و نیز گسترش شبکههای خودپرداز اشتراکی منجر شد.
• پس از بررسیهای حقوقی، نهایتاً ممنوعیت اخذ کارمزد در قبال خدمات خودپرداز لغو شد و بانکها و موسسات مالی اجازه یافتند بابت این خدمات کارمزدهای ناهمسان و متفاوتی اخذ کنند.
• نارضایتی کاربران و انتقاد مسئولان برگزیده، به توشعه شبکههای مستقلِ بدون کارمزد شتاب بخشید.
خودپردازهای مستقل در ایران
تقریباً در همه شعب بانکهای ایرانی، حتی در شعب کوچک، خودپرداز وجود دارد. پس اگر بانکها بخواهند شبکه خودپردازهای خود را از اینی که هست نیز گستردهتر کنند چارهای ندارند جز اینکه شمار این دستگاهها را در خارج از شعب نیز افزایش دهند. اما مسئله این است که مکانیابی، نصب، پولگذاری، بازاریابی، پشتیبانی، تامین امنیت، و پرستاری از خودپردازهای برونبانکی برای بانکها پرهزینه است و همانطور که قبلاً نیز اشاره شد، به کسبوکار اصلی آنها نیز چندان ارتباطی ندارد. شاید همین موارد باعث شده است تا لزوم بهرهگیری از متولیان مستقل خودپرداز، در ایران نیز بهشکل جدیتری مطرح شود. این متولیان مستقل میتوانند خدمات پایه بانکی را در گستره جغرافیایی وسیعتری توزیع کنند.
در این میان، دغدغههای کاربران خودپردازها نیز مسئله مهمی است که نباید از آن غفلت شود. مقولاتی همچون امنیت و کیفیت ارائه خدمات همواره جزو دغدغههای مردم بوده است. در پاسخ به این نگرانیها باید اشاره کرد که متولیان مستقل صرفاً بازاریابی و تامین خودپرداز و نیز نگهداری یا پرستاری از آن را بهعهده میگیرند، اما تراکنشهای مالی همچون گذشته توسط بانکها صورت میپذیرد و از این بابت خطر خاصی متوجه مشتریان نیست.
خودپردازهای مستقل، هم برای کاربران و هم برای بانکها مزیتهایی دارند که کاهش هزینه و افزایش کیفیت خدمات؛ گسترش محدوده جغرافیایی خدمات؛ و افزایش رضایتمندی مشتریان از آن جمله است.
مضاف بر این، اگر این دستگاهها از انحصار بانکها خارج شوند، متولیان مستقل میتوانند خدمات ارزش افزوده بیشتری را به آنها اضافه کنند. برای مثال، به یاد آورید که خودپردازها در ابتدا فقط برای انجام اموری همچون دریافت پول یا بررسی مقدار سپرده بانکی بهکار میرفتند تا اینکه با گسترش خدمات اپراتورهای موبایل، امکان شارژ سیمکارتهای اعتباری از طریق خودپرداز نیز میسر شد. این یکی از سادهترین سرویسهای ارزش افزوده بود که از طریق خودپرداز و با همکاری بانکها و اپراتورها ارائه میشد. اما با ورود متولیان مستقل به این عرصه، ارائه خدماتی فراتر از این، دور از دسترس نیست.
آنچه بدیهی است اینکه مردم دوست دارند دسترسیشان به پول نقد، سهل و سریع باشد. این موضوع را هم بانکها میدانند و هم متولیان مستقلی که ممکن است در آینده وارد این عرصه شوند. پس انتظار میرود همه صنایعی که بهنحوی با این مقوله مرتبط هستند، با همکاری یکدیگر شرایطی ایجاد کنند که مردم در هر زمان و هر مکانی به پول نقد خود دسترسی مستمر داشته باشند.
دیدگاه خود را به اشتراک گذارید