جعفر عظیمی| مدیر سرویس و راهکارهای پرداخت | توسن تکنو
ارائه خدمات در دنیای کسبوکار پیوند مستقیم با پرداخت هزینه در آن دارد. عملی که در ابتدا، حین یا پایان فرایند ارائه خدمت یا فروش کالا، انجام میشود. در واقع عملیات پرداخت هزینه در یک تعامل تجاری، نقطه مشترک دو حوزه پرداخت و تجارت میباشد و این در حالی است که یک تعامل تجاری میتواند از خرده فروشی تا تجارت بین چند کسبوکار را شامل شود و آنچه که مهم است، نیاز به تکمیل یک تعامل تجاری با پرداخت هزینه آن میباشد.
ظهور تکنولوژی تبادل الکترونیکی اطلاعات و به کارگیری آن در دنیای تجارت و شبکه خدمات پرداخت، شکل دیگری به روال ارائه خدمات داده است. انتقال خدمات تجاری به شبکه اینترنت و انجام عملیات پرداخت بین ذینفعان در فضای بین بانکی و استفاده از شبکه پرداخت بین خردهفروشها که عمدتا بر پایه کارتهای بانکی و کارتخوانهای فروشگاهی بنا شده است، شکل جدیدی از خدمات در فضای کسبوکار را ارائه میکند. در حال حاضر تقریبا هر نقطه کسبوکار، مجهز به بستر انجام خدمات به صورت الکترونیکی است و مالک کسبوکار از این زیرساخت در جهت تسهیل خدمات به مشتری و همچنین مدیریت کسبوکار استفاده میکند. محور اصلی یک کسبوکار، ارائه خدمت یا فروش کالا میباشد که با عملیات پرداخت هزینه آن، تکمیل میشود اما در این میان، توسعه فضای کسبوکار، نیاز به ابزارهایی جانبی مانند باشگاه مشتریان، شبکه تخفیف، سیاستهای تسهیم هزینه بین ذینفعان دارد که قرارگیری آنها در مدل کسبوکار، برنامهریزی برای توسعه آن را تسهیل میکند.
بکارگیری تکنولوژی مدیریت اطلاعات در فضای تجارت، یکی از پایههای اساسی پایداری کسبوکار میباشد. ورود ابزارهای هوشمند در یک کسبوکار از یک طرف و افزایش ضریب نفوذ شبکه اینترنت در جامعه و توسعه زیرساخت رایانش ابری و شبکههای مجازی از طرف دیگر، پویایی و استقلال از مکان در ارائه خدمات کسبوکار را به دنبال داشته است و مالک کسبوکار و مدیریت آن، ارائه خدمت و فروش کالا را با توجه به نیاز مخاطب و فضای خدمت، سفارشی مینماید. با گذشت زمان، با توسعه فضای کسبوکار به ویژه کسبوکارهای خرده فروشی که قسمت عمدهای از بازار را از بعد تعداد تراکنش، در اختیار خود دارد، شبکه و زیرساخت پرداخت هزینه خدمات نیز توسعه پیدا کرده است. ورود تکنولوژی اطلاعات به شبکه پرداخت، باعث ظهور ابزارهای نوین و مدرن در ارائه خدمات شده است. ابزار فراگیر برای پرداخت در حوزه خردهفروشی، کارتهای بانکی و بستر عمومی، شبکه کارتخوانهای فروشگاهی میباشد که با ورود ابزارهای هوشمند به آن، کمیت و کیفیت ارائه خدمت پرداخت را تحت تاثیر قرار داده است. در این میان، توسعه تجهیزات هوشمند و تنوع آنها، متولیان امر را به سوی استفاده از یک بستر مشترک هوشمند برای ارائه خدمات هدایت میکند. اشتراک بستر در تعاملهای تجاری و خدمات پرداخت، یک نوع دگرگونی در شیوه ارائه خدمت را به دنبال دارد که کاربر نهایی را هم در نحوه ارائه خدمت سهیم مینماید. در این مدل، هر سه موجودیت مشتری، مالک کسبوکار و ارائهکننده خدمات پرداخت، از ابزارهای هوشمند به صورت تعاملی برای ارائه خدمت استفاده میکنند. با این حرکت، مهاجرتی از نقطه ارائه خدمت (Point Of Service) به نقطه ایجاد تعامل (Point Of Interaction) اتفاق میافتد که ادبیات بازار و مدل کسبوکار را تغییر میدهد. ظهور این نوآوری در فضای کسبوکار در قالب یک مفهوم نوین با عنوان POS 2.0، فرصتی است که میتوان تنوع در ارائه خدمت در فضای کسبوکار را با توجه به سلیقه ذینفعان ایجاد کرد. ایجاد مراکز خرید مجازی، شبکههای تعاملی بین مشتریان در داد و ستد، باشگاههای خرید اختصاصی، از نتایج ظهور این مفهوم نوین میباشد. مهاجرت به POS 2.0، ساختار خدمات و فرایندها در صنعت پرداخت و دنیای تجارت را تحت تاثیر قرار داده و معادلات فعلی در حوزه ارائه خدمات را بر هم میزند. علاوه بر آن باعث میشود بازیگران اصلی و مهم مانند نهادهای تنظیم کننده مقررات و شرکتهای ارائه کننده خدمات، با شناسایی پتانسیلها و فرصتهای موجود در بازار، خدمات جدید را در جهت جذب مشتریان بیشتر به کار گیرند.
POS 2.0 مفهومی صرفا تکنولوژی محور نیست بلکه رفتار و تجربه کاربری را نیز درون خود دارد. حضور دارندگان تلفنهای هوشمند در شبکههای مجازی و میزان گسترش کسبوکارها در فضای مجازی مبتنی بر این شبکهها، مهر تائیدی بر این مطلب است و زنگ خطری است برای صاحبان کسبوکار که لازم مینماید کسبوکار خود را برای ورود به دنیای جدید آماده نمایند. این مفهوم باعث تغییر شکل نقاط خدمات از فضایی بسته به پلتفرمی باز میشود و حرکتی است که در حال حاضر به صورت نرم و سیستماتیک اتفاق میافتد و با پیشرفت تکنولوژی، شتاب بیشتری خواهد گرفت. نهایتا نقاط خدمت از شکل سختافزاری خود به سمت پلتفرمی نرمافزاری سوق داده میشوند که باعث شکلگیری فضای جدید خدمت در کسبوکار میگردد. به عنوان نمونه، کسبوکارهای زیادی را میتوان ذکر کرد که به دلیل تغییر در تکنولوژی، ماهیت ارائه خدمات در آنها به کلی تغییر کرده است. کسبوکارهایی مانند حملونقل عمومی، توزیع کالاهای خریداری شده در فضای مجازی، خدمات در منزل، پرداختهای خارج از فروشگاه، ایجاد شبکههای خرید مجازی و فضای تجارت بین بنگاهی، نمونههای بارزی از این موارد هستند که مدیریت آنها تغیییر را درک کرده و در جهت آن حرکت میکنند.
مدیریت اثرات آتی که با ظهور مفاهیم نوین مثل POS 2.0 در فضای تجارت به وجود میآید، نیاز به درک، تحلیل و برنامهریزی برای مدیریت آن توسط بازیگران اصلی مانند نهادهای تنظیم مقررات، شرکتهای ارائهکننده راهکار و شرکتهای ارائهکننده خدمات پرداخت الکترونیک و مالکان کسبوکار دارد. قطعا استقبال از این موضوع نیاز به آمادگی دارد که میتواند از شناسایی کسبوکارهای بالقوه شروع شده و با تغییر در روالها و فرآیندهای ارائه خدمت، ادامه داشته باشد. در گذشته نه چندان دور، بعد از ورود کارتخوانهای رومیزی و سیار در شبکه پرداخت، شکل دیگری از نحوه ارائه خدمات در تعاملهای تجاری با ظهور خدمات پرداخت در فضای مجازی و ایجاد فروشگاههای مجازی در بستر اینترنت، به وجود آمد که باعث شد کسبوکارهای جدید شکل بگیرد و به تبع آن فرآیندها و روالهای جدید در جهت ارائه خدمات در آن بستر متولد شد. ظهور پایانههای هوشمند نیز به مانند آن، فرصتها و تهدیداتی را برای بازیگران به دنبال دارد که قطعا شناسایی آنها و برنامه ریزی درست برای بهرهبرداری از آنها، میتواند تحولی در صنعت پرداخت ایجاد نماید. آنچه بیش از هر چیزی اهمیت دارد، طراحی خدمات نوین و نوآوری مبتنی بر این نوع پایانهها میباشد که بتواند جوابگوی نیازهای شبکه پرداخت باشد.
اشتراک خدمات پرداخت با خدمات تجارت الکترونیک یکی از نقاطی است که تاثیر زیادی در موفقیت این نوع محصولات دارد. نگاهی به تجربه سایر کشورها در این حوزه نشان میدهد که ارائه خدمات ترکیبی در نقاط عرضه خدمت به مشتری، می تواند بستری را برای ارائه خدمات ارزش افزوده به طرفین ایجاد نماید. کسبوکارهای نمونه مانند خدمات پرداخت در رستورانها، عرضه خدمات در منزل و خارج از فروشگاه، نمونههای موفقی هستند که در سایر کشورها و شبکههای پرداخت، از این بستر استفاده مینمایند. توسعه چنین کسبوکارهایی، شبکهای از تولیدکنندههای نرمافزار و ابزارهای مدیریتی برای نقاط کسبوکار را به دنبال خواهد داشت که متناسب با ویژگیهای کسبوکار بوده و به صورت تخصصی برای آن حوزه تولید میشود. مالک کسبوکار میتواند بنا به نیاز خود، ابزار مورد نیاز را تامین کرده و از خدمات آن استفاده نماید. با این مدل، پایانه هوشمند، تبدیل به یک پلتفرم باز میشود که خدمات در آن نقطه، متناسب با نیاز ارائه میشود.
در کنار خدماتی که به عنوان خدمات عمومی در پایانههای هوشمند قابل دریافت است، میتوان خدماتی را در نظر گرفت که جنبه شخصی دارند و هر شهروند با توجه به نیاز خود میتواند از آنها استفاده نماید. نمونه این نوع خدمات در شبکه تلفنهای همراه هوشمند فراوان است و کاربردهای مختلفی دارند. با ورود این نوع کاربردها به بازار، میتوان تعدادی از آنها را که متناسب با نیازهای شخصی مالک کسبوکار هست، به پایانه هوشمند منتقل کرد. این کار باعث میشود که کسبوکار با پایانه هوشمند نزدیکی بیشتری پیدا کند. علاوه بر این خدمات عمومی، بعضی از خدمات پرداخت الکترونیک هستند که ماهیت شخصی دارند و شهروند آن پرداختها را برای موسسه سومی انجام میدهد که یا خدمت آن را دریافت کرده یا در آینده دریافت خواهد کرد. این نوع پرداختهای شخصی میتواند در قالب کارتخوانهای شخصی انجام شود که با ورود پایانههای هوشمند به وجود میآید. کارتخوانهای شخصی کاربرد دیگری از پایانههای هوشمند است که میتواند حجم قابل توجهی از تراکنشهای موجود در شبکه پرداخت را جهتدهی نموده و در مسیر درست خود هدایت نماید.
هدف از برشماری تعدادی از ویژگیهای پایانههای هوشمند، این است که پتانسیل بالقوه نهفته در آن را بتوان با تعریف و طراحی خدمات نوین بر روی آنها شناسایی و بالفعل کرد. طراحی چنین خدماتی، شکل نقطه ارائه خدمت را در کسبوکار تغییر میدهد و این میتواند ورودی بر POS 2.0 باشد که قطعا شبکه پرداخت و نحوه تعامل بین موجودیتها و بازیگران آن را تحت تاثیر قرار داده و حتی در بعضی از نقاط، نیاز به بازنگری در روابط و تعامل بین بازیگران داشته و آنها را دستخوش تغییر خواهد کرد.
دیدگاه خود را به اشتراک گذارید